با چاپ نخستین مقالات علمی در مجلات بینالمللی، دانشگاه کرمان شناخته شد.
با چاپ نخستین مقالات علمی در مجلات بینالمللی، دانشگاه کرمان شناخته شد.

به گزارش روابطعمومی دانشگاه شهید باهنر کرمان، دکتر حبیب فیروزآبادی طی سخنانی با اشاره به پیشینه شکلگیری دانشگاه کرمان بیان کرد: سال ۱۳۵۴ گروهی متشکل از زندهیاد مهندس علیرضا افضلیپور، دکتر محمدعلی میرزایی، دکتر سلاجقه و بنده تشکیل شد و ما به کرمان آمدیم، البته دکتر سلاجقه رفتوآمد میکردند و سکونت دائم نداشتند، دکتر میرزایی به رتقوفتق امور دانشگاه در تهران میپرداخت، آقای مهندس افضلیپور هم به دلیل مسئولیتهای متعددی که در تهران داشت مرتب در رفتوآمد بود. من تنها کسی بودم که مقیم دائم کرمان و مشغول ساماندهی کارها در دانشگاه کرمان شدم.
وی ادامه داد: «ابتدا در خیابان شریعتی نزدیک شرکت نفت، یک آپارتمان اجاره کردیم. روزها این آپارتمان، دفتر دانشگاه و شبها خوابگاه دانشگاه بود.
پس از آن، یک دفتر مرکزی بسیار عالی در ابتدای خیابان زریسف برای دانشگاه تهیه کردیم که یک باغ بزرگ با یک ساختمان قدیمی زیبا متعلق به سروشیان بود که با انجام تعمیرات زیادی آنجا را به محیطی تبدیل کردیم که هر کس از اطراف ایران میآمد بهتزده میشد و بسیار تحتتأثیر قرار میگرفت».
استاد اسبق دانشگاه کرمان خاطرنشان کرد: پس از آن دانشگاه کرمان کار خود را آغاز کرد. چون در آن سالها هیچ امکاناتی در کرمان وجود نداشت، ما برای جذب استادان، یک مدرسه خوب، یک مرکز بهداشتی مناسب و یک باشگاه رفاهی ایجاد کردیم.
وی توضیح داد: مدرسه دوزبانه توسط خانم دلشادیان که از تهران آمده بودند در کرمان پایهگذاری شد، بعد از آن باشگاه دانشگاه برای برگزاری جلسات در همین ساختمان راهاندازی شد و در ادامه به همت دکتر صالحی یک مرکز بهداشتی هم ایجاد شد.
وی یادآور شد: از سالهای قبل تنها یک مدرسه عالی مدیریت در کرمان فعال بود که باید با شکلگرفتن دانشگاه بهمرور در دانشگاه کرمان ادغام میشد. دفاتر اداری را به مدرسه عالی مدیریت منتقل کردیم.
ساختمان بزرگ و تاریخی داشت حمام زیبای این ساختمان در زیرزمین را به کتابخانه تبدیل کردیم. یک کتابدار انگلیسی که کاربلد بود هم استخدام شد.
دکتر فیروزآبادی ادامه داد: در این مکان جدید یک اتاق در طبقۀ دوم داشتم. در طبقۀ پایین چند کلاس درس وجود داشت که مجبور شدیم برای راهاندازی آزمایشگاه برای دانشجویان علوم پایه، دو تا از کلاسهای درس را سر هم کنیم. آخر هفتهها در این آزمایشگاه کار تحقیقی انجام میدادم.
وی گفت: برای فراهم نمودن امکاناتی که یک دانشگاه برای شروع کار نیاز داشت از صبح تا شب دوندگی میکردیم. مثلاً از استخدام کادر آموزشی و اداری خوب تا دعوت از افراد مختلف از خارج و داخل کشور تا بیایند و از دانشگاه بازدید کنند و به ما در راهاندازی دانشگاه مشاوره بدهند.
این استاد برجسته دانشگاه افزود: بعد از دو سال موفق شدیم در دورۀ لیسانس برای رشتههای فیزیک و شیمی دانشجو جذب کنیم. کتابها و منابع مختلف علمی را هم به زباناصلی تهیه کردیم. تا دانشجویان از این امکانات استفاده کنند.
وی خاطرنشان کرد: معمولاً پنجشنبه و جمعهها که از کار اداری فراغت پیدا میکردم در همان آزمایشگاه، تحقیقاتی را انجام میدادم. عملاً در اینجا دو کار صورت گرفت که تصور انجامش در جایی مثل کرمان که امکاناتی وجود نداشت سخت بود. بهطوریکه برای گرفتن طیفهای ترکیبات هم میبایست به شیراز میرفتم.
دکتر فیروزآبادی بیان کرد: در آن دوره دو دستیار داشتم یکی آقای اسماعیل قادری که بسیار خوشفکر بود و بعد از دریافت لیسانس از مشهد به کرمان آمده بود و دیگری آقای ملکی که ایشان هم روی پروژه دیگری کار میکرد.
وی یادآور شد: از همین پنجشنبه، جمعه کارکردنها، دو مقاله در مجله تتراهدرون لترز (Tetrahedron Letters) بیرون آمد که برای آن زمان، یعنی حدود ۴۰ سال پیش، دستاوردهای خیلی خوبی برای دانشگاه کرمان بودند.
این شیمیدان برجستۀ کشور اظهار کرد: اولینبار از منگنز بهعنوان اکسیدان استفاده کردیم؛ اما قدر آن را نمیدانستیم. در تابستان سفری برای من پیش آمد تا برای بازدید از دانشگاههایی که دانشجویان بورسیه را فرستاده بودیم، به آمریکا بروم. به دانشگاه پنسیلوانیا رفتم و با استادم یک ملاقات داشتم، زمانی که با هم ناهار میخوردیم دربارۀ کاری که در کرمان انجام داده بودم صحبت کردم و از او سؤال کردم که شما فکر میکنید چقدر ارزش دارد؟ استادم با کمال شگفتی از من سؤال کرد نتیجه این تحقیق را چاپ نکردی؟ گفتم نه. توضیح داد: اکسیداسیون یکی از مهمترین کارهایی است که ما مدام دنبال آن هستیم و اکسیدانی نداریم که بتواند این کار را انجام بدهد. اکسیدانها در آن زمان فقط پیریدینیوم دایکورومیت که توسط کوری ارائه شده بود و به یک یا چند تا منگنز دای اکساید و پرمنگنات محدود میشد که مواد خیلی خوبی نبودند. پیشنهاد داد به ایران که برگشتی فوراً این مقاله را برای چاپ ارسال کن.
وی ادامه داد: پس از بازگشت به ایران، با تعداد کمی مواد شیمیایی این مقاله را فرستادم و در عرض ۲۰ روز جواب قبولی آن آمد. حدود شش ماه بعد از چاپ مقاله، از اطراف خبرهایی میرسید مبنی بر اینکه مِرک آلمان، فلوکا سوئیس و آلدریچ آمریکا بلافاصله تولید این ترکیب را شروع کردند و این کار از طرف مجله chemistry and industry انگلستان بهعنوان کار برجستۀ آن سال معرفی شد و بهاینترتیب دانشگاه کرمان راه خودش را بهطرف رسانهها و مجلات علمی بینالمللی باز کرد و شناخته شد.
دکتر فیروزآبادی دربارۀ تحقیق دیگر خود توضیح داد: پروژه دیگری هم با آقای ملکی کار میکردیم که نتیجه آن هم در مجله تتراهدرون لترز چاپ شد و این دو یادگاری از من ماند تا قبل از اینکه دانشگاه کرمان را ترک کنم و این کار در کرمان پایهای برای دستاوردهای بعدی دانشگاه شد.

نظر دهید