کرسی ترویجی با موضوع نقد و بررسی مبانی وحی شناسی نظریه تاریخمندی قرآن
کرسی ترویجی با موضوع نقد و بررسی مبانی وحی شناسی نظریه تاریخمندی قرآن

به گزارش روابط عمومی دانشگاه شهید باهنر کرمان، دکتر صدیقه نیک طبع عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه گفت: به نظر اکثر فلاسفه و متکلمین دینی، وحی امری الهی متعلق به عالم غیب، فرازمانی و فراتاریخی است و پیامبران تنها نقش قابلیِ وحی را دارند وحی حقیقتی است که از جانب خداوند بر قلب پیامبر القا شده است و همانگونه که مفاهیم آسمانی به صورت حضوری به پیامبر عرضه میشود، هم زمان قالبها، عبارات و ساختار ظاهری متناسب با آن مفاهیم هم در وجود او نقش میبندد. تا به مردم ابلاغ شود. علاوه براین نتیجه میگیریم هر چند دریافت حقایق توسط پیامبر در پرتو مواجههای صورتگیرد، اما این مواجهه ملازم با وحی است؛ نه حقیقت وحی.
دکتر نیک طبع گفت: در نزد فیلسوفان و متکلمین اسلامی، وحی پدیدهای است حاصل گشوده شدن روزنهای از عالم غیب و القا معرفتهایی از جانب خداوند بر قلب پیامبران در مرحلۀ عروج روحی و صعود به عالم معقولیّت و ابلاغ همان حقایق به صورت امری محسوس در قالب الفاظی وحیانی در مرتبه نزول. که مبرهن به ادله عقلی از جانب فیلسوفان و متکلمانی چون ابن سینا و ملاصدارا و علامه طباطبایی و مؤیَّد به ادله نقلی متعددی است.
وی در ادامه در خصوص وحی به معنای الهام و فاقد سرشت زبانی - نقد و بررسی(مبنایی و بنایی) - وحی به معنای تجربه دینی - گفتمانی بودن وحی و تأثیر پذیری آن از فرهنگ زمانه - نقش فاعلی پیامبر در پوشاندن لفظ بر محتوای معارف(بشری بودن الفاظ وحی را از دیدگاه فیلسوفان و متکلمین اسلامی پرداخت.
عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه افزود: با بررسی ادعاهای ابوزید معلوم میگردد یکسانی وحی نبوی و رسالی با الهام و یکسانی آن با تجارب دینی و لوازم آن مانند فاعلیت پیامبر؛ بشری و تاریخی بودن وحی خلاف واقع است و بر هر کدام از ادعاها اشکالات مبنایی و نقضی فراوان وارد است همچنین در تفسیر وحی به تجربه دینی، وحی همان مواجهه است و پیامبر تفسیر خود از مواجهه را در قالب زبانی برای دیگران بیان میکند بنابراین خداوند نقشی در فاعلیت وحی ندارد و این دیدگاه هم با دیدگاهی که وحی را صرف انتقال حقایق بداند و تجربه وحیانی را ملازم با آن متفاوت است و هم با دیدگاهی که معتقد است اولاً وحی سرشت زبانی دارد و از زبان مستقل نیست. یعنی، خدا ارتباطی زبانی با پیامبر برقرار کرده است. ثانیاً خدا در ارتباط زبانی، جملاتی معنا دار را از زبانی خاص، برای پیامبر اظهار کرده که دارای محتوی و مضمون خاصی است ثالثاً بواسطه این جملات، پیامبر را به اعمالی واداشته و تاثیراتی را بر او گذاشته است.
وی گفت: در تفسیر تجربه دینی از وحی، خداوند فاعل و مبدء فاعلی وحی نیست اما هم در تفسیری که حقایق القاء شده را وحی میدانند و هم در دیدگاهی دیگر که وحی حقایقی هستند که سرشت زبانی دارند؛ مبدا فاعلی وحی خداست و تجربه ملازم با آن غیر از وحی است علاوه بر این ادعای تاثیر پذیری و دخالت فرهنگ زمانه هم ادعایی باطل است که در کتابهای بشری صدق دارد نه در مورد وحی الهی که از عالم غیب سرچشمه گرفته است. نزول وحی به زبان عربی جهت رعایت اصل مفاهمه با مخاطبین زمان نزول و نکوهش و محکوم کردن بسیاری از سنتهای آن زمان مانند زنده به گور کردن دختران و در مواردی هم در تأیید سنتهای مقبول از فرهنگ زمانه ناقض ادعای گفتمانی بودن وحی است. علاوه بر این که با اصول مسلم عقلی چون ضرورت نبوت و ادله نیازمندی بشر به معرفتهای وحیانی فرابشری خالی از خطا و اشتباه، عصمت انبیا، خاتمیت، خطا ناپذیری قرآن، ادله جاودانگی اعجاز قرآن و...با آیات فراوانی از قرآن هم در تعارضاند. بنابراین هر ادعایی غیر از ادعای منشأ الهی بودن وحی و فاعلیت خداوند مردود است.
سپس حجت الاسلام والمسلمین محمد هادی قهاری عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه به عنوان ناقد اول و دکتر مهدیه علویفر عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه به عنوان ناقد دوم کرسی علمی ترویجی با عنوان" نقد و بررسی مبانی وحی شناسی نظریه تاریخمندی قرآن"را مورد ارزیابی قرار دادند.

نظر دهید